آیت الله سیدابوالقاسم فرزند سید مصطفی حسینی کاشانی در سال 1261 ش 1300 ق در تهران متولد شد. وی در 16 سالگی در خدمت والد بزرگوارش به قصد حج بیت الله الحرام راهی مکه شد و پس از آن در نجف اقامت گزید. سید ابوالقاسم، علوم مختلف را در محضر والد معظم خود و بزرگانی نظیر آخوند ملامحمد کاظم خراسانی و میرزاحسین خلیلی تهرانی و سایر علماء تلمذ نمود و در 25 سالگی به درجه رفیع اجتهاد نائل آمد.
وی در جریان جنگ جهانی اول، زمانی که انگلیسیها با نیروی عظیمی به قصد تسلط بر عراق، به مناطق شرقی حملهور گردیدند به همراه جمعی از علما وارد جنگ با آنان گردید و باعث شکست انگلیسیها شد. از این رو وقتی که آیت الله کاشانی وارد تهران شد، انگلیسیها به دلیل شکستی که خورده بودند با ایشان دشمنی داشتند و در زمان دولت قوامالسلطنه به دستور آنها چند بار او را تبعید کردند؛ به طوری که 18 ماه در حبس و زندان متفقین به سر برد. وی پس از رهایی از زندان، علیه سه جناح ضداسلامی، یعنی استعمارگران، استبداد حکومتی و احزاب ضددینی به مبارزه برخاست.
یکی از خط مشیهای اصولی آیت الله کاشانی، حفظ وحدت و یکپارچگی ملت در برابر دشمن خارجی بود و بارها در پیامها و اعلامیههای خود، مردم را به هوشیاری در برابر توطئههای آنان، فرا میخواند. آیت الله کاشانی ترجیح میداد به عنوان یک رهبر اسلامی در پشت صحنه سیاست کشور، نیروهای سیاسی و تودههای وسیع مسلمان را در صحنه نگهداشته و از یک دولت ملی و مردمی حمایت کند. از این رو با روی کار آمدن دولت دکتر مصدق، زمینههای این حمایت، باعث قدرت دولت و مجلس در تصویب لایحه ملی کردن صنعت نفت شد، هرچند در نهایت با ایجاد اختلاف بین نیروهای ملی و مذهبی، کار به کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 و انزوای آیت الله کاشانی انجامید.
سالهای پایانی عمر این مجاهد فی سبیل الله در خانه نشینی و بیماری سپری شد تا این که سرانجام در 23 اسفند 1340 ش برابر با 7 شوال 1381 ق در هشتاد سالگی دعوت حق را لبیک گفت و به سوی حق تعالی شتافت. در آن روز تهران در مرگ پیشوای خود تعطیل عمومی بود و تشییعی بسیار با شکوه برگزار گردید تا اینکه پیکر این عالم مجاهد در جوار حضرت عبدالعظیم در ری به خاک سپرده شد.