نهضت ملی ایران با رهبری آیت الله سیدابوالقاسم کاشانی و مبارزات قهرمانانه ملت مسلمان ایران در 30 تیر 1331 به اوج خود رسید و نزدیک بود طومار استبداد و استعمار را برای همیشه درهم پیچد اما در این میان، اتفاقاتی رخ داد که نهضت مردمی را از مسیر اصلی خارج ساخت و به شکست کشاند. پس از روی کار آمدن مجدد دکتر مصدق، او خواهان افزایش اختیارات بود و آیت الله کاشانی که ریاست مجلس هفدهم شورای ملی را بر عهده داشت، برای ایجاد اتحاد و جلوگیری از تفرقه، به این لایحه نخست وزیر رأی داد. با این حال، مصدق در صدد منزوی کردن مجلس بود و اختیارات بیشتری میخواست. این در حالی بود که آیت الله کاشانی معتقد بود که مجلس، کمال همکاری را با دولت دارد و نیازی به اختیارات بیشتر نیست.
از همین زمان، اختلاف نظر در امور مختلف بین دکتر مصدق و آیت الله کاشانی آغاز شد و این اختلاف پس از درخواست تقاضای تمدید اختیارات نخست وزیر به مدت یک سال از جانب مصدق، شکلی جدی و گسترده به خود گرفت. مصدق میخواست با اخذ اختیارات وسیع، نقش مجلس را در قانون گذاری کمرنگ سازد و خواستههای خود را به صورت قانون درآورد. این اختلاف و شکاف در جبهه ملی و مذهبی، باعث شد که دشمنان با سوء استفاده از این فرصت درصدد کودتا علیه دولت و حذف مصدق باشند. در این میان آیت الله کاشانی، بارها در ضمن نامهها و سخنرانیهای خود، مصدق را از خطر وقوع کودتا آگاه کرد ولی مصدق، مغرور به قدرت خود و پشتیبانی مردم، نصایح دلسوزانه آیت الله کاشانی را نشنیده گرفت.
سرانجام با خروج شاه از کشور و به وجود آمدن شرایط لازم برای کودتا علیه دکتر مصدق، در حالی که بیش از سیزده ماه از پیروزیهای چشمگیر مردم در قیام 30 تیر 1331 شمسی نگذشته بود، این موفقیتها با کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 توسط ایادی سلطنت طلب به شکست انجامید و مصدق سرنگون شد. از آن پس عامل کودتا، سپهبد فضل الله زاهدی، که در دولت مصدق سمت وزارت کشور را داشت به قدرت رسید و پس از مدتی محمدرضا پهلوی به کشور انتخاب مجدد و بار دیگر بر تخت سلطنت تکیه زد.
مقدمات کودتایی که در روز 28 مرداد 1332، به عمر حکومت مصدق خاتمه داد، از ده ماه قبل از آن، در پاییز 1331، فراهم آمده بود و طرح اولیه آن نیز پس از بازگشت چرچیل به مقام نخست وزیری انگلستان در مهرماه 1331، تهیه گردید. این کودتا با همکاری آمریکا و انگلیس در ایران به وقوع پیوست و از آن پس، ایران به طور مستقیم تحت نفوذ رژیم استکباری آمریکا درآمد. پس از این کودتا، اوضاع ایران آن چنان بر وفق مراد آمریکا گردید که تا بیست و پنج سال، حکومت ایران مهمترین دست نشانده برای دولت آمریکا بود و آن دولت استکباری بر تمامی جریانها و امور کشور ایران خیمه زد.