رضاخان سردار سپه پس از گسترش قدرت و نفوذ خود در سراسر کشور، تنها از یک چیز بیم داشت و آن برکناری وی از سوی احمدشاه بود، همان طور که پیشتر در حادثه جمهوری چنین شد. به همین علت کوشید تا فرماندهی کل قوا را که به موجب قانون اساسی در اختیار شاه بود، از آنِ خود سازد. اما مخالفت مدرس و اقلیت هوادار او، مانعی جدّی در نیل به این هدف بود. از این رو سردار سپه به مدرس چنین وانمود کرد که تسلیم او شده و از این پس هرچه مدرس بگوید پذیرفته میشود. در اواسط بهمن ماه، سردار سپه به منزل مدرس رفت و در این ملاقات و ملاقاتهای بعدی، از توطئههای دربار بر ضد خود گله کرد و خواستار اعطای فرماندهی کلّ قوا گردید.
مدرس نیز که قصد داشت با حمایت از رضاخان، مانع از انجام کارهای غیرقانونی وی شود، همکاری با او را پذیرفت. به همین علت فراکسیونهای مختلف مجلس با مشورت یکدیگر، طرحی برای این منظور تهیه کردند که در 25 بهمن 1303 به تصویب نمایندگان رسید. بدین ترتیب، رضاخان به فرماندهی کلّ قوای ایران دست یافت و احمدشاه قاجار با از دست دادن مهمترین اهرم قدرت سلطنت خویش، قدرت خود را از کف داد و زمینه برای برانداختن قاجار، بیش از پیش فراهم شد. در حقیقت باید از این تاریخ، سلطان احمدشاه را پادشاه مخلوع ایران دانست و رضاخان پهلوی را پادشاه جدید ایران خواند.