با آغاز انقلاب کبیر فرانسه و درگیری جمهوری خواهان با سلطنتطلبان، موقعیت لویی شانزدهم، پادشاه فرانسه در خطر افتاد و فرار نافرجام او و خانوادهاش در بیستم ژوئن 1791 میلادی لطمه سنگینی بر وجهه وی وارد آورد. این مساله باعث شد تا تلاش برای برکناری لویی شانزدهم و الغای رژیم سلطنت از فردای آن روز آغاز شود. پس از چندی، مجلس قانون گزاری فرانسه به جنگ علیه اتریش رأی داد و با وقوع شکستهای اولیه فرانسه در این جنگ، شایعاتی درباره ارتباط دربار با دشمن انتشار یافت که بر هیجان و مخالفت عمومی با رژیم سلطنتی افزود. از این رو از روز بیستم ژوئن سال 1792 میلادی، تظاهراتی علیه رژیم در پاریس آغاز شد که به تدریج گسترش یافت.
از اوایل ماه اوت آن سال، کمونها یا انجمنهای محلی که تحت نفوذ مخالفان سلطنت بودند، قطعنامههایی مبنی بر تقاضای عزل لویی شانزدهم از سلطنت صادر کردند و روز دهم اوت را به عنوان ضربالاجل برای اجرای درخواست خود تعیین نمودند. ولی مجلس در رسیدگی به این تقاضا مردد بود. تا اینکه روز دهم اوت 1792 میلادی، گروهی از انقلابیون مسلح به کاخ محل اقامت خانواده سلطنتی یورش بردند و پس از چند ساعت درگیری، آن را به اشغال خود درآوردند. مجلس قانونگذاری فرانسه نیز پس از این واقعه، به عزل لویی شانزدهم از مقام سلطنت رأی داد ولی اتخاذ تصمیم نهایی درباره سرنوشت خانواده سلطنتی و رژیم آینده کشور را به مجلس دیگری که کنوانسیون نامیده شد محول نمود. بحث کنوانسیون درباره سرنوشت لویی شانزدهم، 24 ساعت به طول انجامید و در نهایت به عزل و سپس اعدام او در 21 ژانویه 1793 میلادی منجر گشت.