در حالی که رضاخان با به دست گرفتن نخست وزیری، قدرت بدون عنانی در کشور به دست آورده بود، انتخابات زود هنگام مجلس پنجم در شرایط تبلیغات توأم با زد و بند و اتهامات و اعمال فشار و اختناق آغاز شد و این انتخابات در بیشتر مراکز به دست امرای لشکر و دست نشاندههای وزارت جنگ و گروههای متنفّذ انجام گرفت. با افتتاح مجلس پنجم در تایخ 22 بهمن 1302، اکثریت نمایندگان مجلس که مرعوب قدرت رضاخان شده بودند، نمیتوانستند کاری از پیش ببرند، در چنین جوّی آیت الله سید حسن مدرس، رهبری اقلیت مجلس را بر عهده گرفت و در برابر اکثریت مجلس که از طرح عوام فریبانه و منافقانه نهضت جمهوری خواهی سردار سپه حمایت میکردند، ایستاد.
به این ترتیب دوره سوم مشروطه با توطئهای حساب شده آغاز گردید و در حقیقت تنها نشانه مشروطه که وجود مجلس شورای ملی بود، بدین وسیله از میان رفت و دیکتاتوری، جای همه اندیشههای آزادی خواهان و مشروطه طلبان و آرمانهای اسلامی که روزی در مشروطیت متجلّی شده بود، گرفت. این دوره شوم و سیاهِ مشروطه تا سال 1320 ش ـ که رضاخان به دست همان قدرتهای بیگانهای که بر اریکه سلطنت رسیده بود، با خواری از کشور بیرون رفت ـ به مدت بیش از شانزده سال ادامه یافت. در این مدت، با توجه به اختناق و بریده شدن نفسها و حکومت رعب و وحشت ناشی از قتلها و شکنجههای رضاخانی، عمر مجلسهای شورای ملی تا دوره دوازدهم به آرامش مرگباری گذشت وسیاست اسلام زدایی، عمدهترین خط مشی سیاسیای بود که اسلام ستیزان در کشور به اجرای آن همت گماشتند.