پس از مرگ لاش چهارم معروف به اشک بیست و هفتم، دو پسر او به نامهای به لاش پنجم و اردوان پنجم مدعی سلطنت شدند. این دو برادر مدتها با یکدیگر در جنگ و ستیز بودند تا اینکه اردوان پنجم در 20 نوامبر 216 میلادی با عنوان اشک بیست و نهم بر تخت سلطنت تکیه زد. در این زمان امپراتور روم برای تسخیر ایران به فکر حیلهای افتاد و پس از ارسال هدایای بسیار به دربار اشک بیست و نهم، دختر شاه را خواستگاری کرد. این امر سرانجام محقق شد و امپراتور برای بردن همسرش به همراه سپاهی گران عازم ایران گردید. اما همین که اردوان با سردارانش برای استقبال به اردوی او رفتند، رومیان مسلحی که در کمین بودند به اشاره امپراتور به ایرانیان حمله کردند و آنان را تار و مار نمودند.
از آن پس رومیان جنایات بیشماری در ایران مرتکب شدند و تمام آبادیهای مسیر را غارت نمودند. با این حال، اردوان پنجم از مهلکه جان سالم به در برد و امپراتور روم، خود به دست اطرافیانش به قتل رسید. اردوان از این فرصت استفاده کرد و پس از وارد آوردن شکستی سخت بر رومیان، مبلغ گزافی به عنوان غرامت از آنان دریافت نمود. در این سالها، علی رغم تلاش فراوان اردوان برای نجات سلسله اشکانی، بر اثر مشکلات عدیدهای که بر کشور حاکم بود، روزنه امیدی برای بقای امپراتوری اشکانیان نماند. همچنین بر اثر انحطاط و ضعفی که در دولت مرکزی اشکانی پدید آمده بود، اردشیر بابکان، یکی از امیران دست نشانده پارس که قدرتی به هم رسانیده بود، بر اردوان شورید و حکومت 476 ساله اشکانیان را در سال 224 میلادی سرنگون کرد.