رابرت بُویْلْ که در دنیای شیمی آوازه خاصی دارد، فرزند یکی از ثروتمندترین افراد جهان قرن 17 میلادی بود، اما جالب این است که بر اساس اعتقادات پدرش که یک کنت سرشناس و متمول به حساب میآمد، باید در دامان روستاییان تهیدست پرورش پیدا میکرد تا به عنوان مردی کوشا و سختی کشیده تربیت شود. رابرت ژانویه 1627 در کاخ لیزمور در منطقه واترفرود ایرلند چشم به جهان گشود و در همان دوران کودکی این توانایی را پیدا کرد که به زبانهای مختلفی نظیر لاتین، یونانی و فرانسوی صحبت کند. در آستانه 8 سالگی، مادرش را از دست داد و به دنبال آن راهی کالج اتون انگلیس شد و پس از 3 سال تحصیل، سال 1641 به همراه مربی خصوصی فرانسوی خود راهی ایتالیا شد.
او زمستان آن سال را در فلورانس ماند و به مطالعه برخی نظریههای گالیله پرداخت. این در حالی بود که گالیله بسیار پیر و فرتوت شده بود، اما مرگ این اخترشناس شهیر موجب شد تا رابرت بویل به اخترشناسی، مکانیک و به طور کلی علوم جدید علاقهمند شود. همین علاقه در 20 سالگی و زمانی که راهی لندن شد، تأثیر زیادی در عضویت او در یک گروه علمی تجربی داشت. رابرت بویل در آستانه انجام تحقیقات تجربی مختلف خود به این نتیجه جالب توجه رسید که هیچگاه نمیتوان صحبتها و نظرات دیگران درباره فرآیندهای علمی را مبنای تصمیمگیری قرار داد و این خود شخص است که باید دست به تجربه بزند. گفته میشود ایدههای بویل طرفداران زیادی پیدا کرده بود و او حتی موفق شده بود گردهماییهایی را تشکیل دهد که به آنها عنوان جلسات ناپیدا (نامرئی) را داده بودند.
او در سالهای بعد، در حالی که همچنان به نظرات مبتنی بر دیدگاه تجربی خود اصرار داشت، موفق شد تا با همکاری دانشمندان سرشناس آن دوران یعنی رابرت هوک که اتفاقاً هم نام هم بودند، ثابت کند که صدا در محیط خلأ منتشر نمیشود. یکی از نکات جالب توجه زندگی شخصی رابرت بویل، توجه ویژه او به حیوانات و احترام به حیات آنها بود. او از آنجا که دوست نداشت حیوانات را با انجام آزمایشهای مختلف بیازارد، نمیتوانست عملاً ایدههای خود در خصوص فرآیند تنفس در محیطهای خلأ را بررسی کند. تحقیقات این دانشمند بزرگ، او را بهتدریج به سوی شیمی و دنیای مملو از هیجان آن کشاند. او در این علم پیشرفتهای زیادی را به ثبت رساند که از آن جمله میتوان به کشف عنصر فسفر و در نهایت ساخت نخستین کبریت اشاره کرد. بویل هیچگاه ازدواج نکرد. برخی از دوستان او گفتهاند که او احتمالاً فرصت فکر کردن به زندگی مشترک را نداشته است.