پس از ارتحال آیت الله بروجردی، محمدرضا پهلوی درصدد انجام برنامههای به اصطلاح اصلاحات برآمد. یکی از این برنامهها اصول ششگانه شاه و ملت بود که با تبلیغات و سر و صدای فراوانی عنوان گردید و قرار شد در ششم بهمن 1341 ش به رفراندوم گذاشته شوند. از این رو شاه ظاهراً برای تقسیم املاک قم و باطناً برای قدرت نمایی، تصمیم به مسافرت به این شهر گرفت.
بامداد روز سوم بهمن، شهر قم به یک پایگاه نظامی و امنیتی تبدیل گردید و عدهای از شهر تهران برای استقبال ظاهری از شاه، به قم آمده بودند. محمدرضا شاه که میخواست تکلیف خود را با روحانیون روشن سازد و به اصطلاح، نفوذ و قدرت خود را در شهر مذهبی قم به رخ حوزه علمیه بکشد، در چهارم بهمن سال 1341 به قم رفت، ولی چون حضور در مراسم استقبال از شاه توسط علما تحریم شده بود، به جز عدهای که از تهران آمده بودند و تعداد اندکی از مردم قم، کسی در سخنرانی شاه حاضر نشد.
شاه از شدت خشم حتی وارد حَرَم نشد و در سخنان خود روحانیت را ارتجاع سیاه خواند و آنان را خائنتر از حزب توده و کمونیستها شمرد. او به زعم خود میخواست به جامعه روحانیت پاسخ دهد و آنان را تهدید و ارعاب نماید. این سخنان، صفوف مخالفان رژیم را فشردهتر کرد و اختلاف شاه و روحانیون را آشتی ناپذیر گردانید.