گابریل دانونزیو، در دوازدهم مارس 1863 میلادی در ایتالیا به دنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات، مدت کوتاهی در مؤسسات انتشاراتی به کار پرداخت و پس از چندی درصدد برآمد تا نویسندگی را پیشه خود سازد. او نخستین دیوان اشعار خود را در 16 سالگی انتشار داد و در سالهای بعد دیوانها و رمانهای دیگری منتشر کرد. دانونزیو مدتی نیز به روزنامهنویسی، نقادی هنر و تاریخ نویسی مشغول شد و در زمان جنگ جهانی اول، در مقام فرماندهی یک هنگ هوایی، چندین بار شهر ویِن را بمباران کرد. او همچنین پس از جنگ، برای اولین بار، اساس فاشیسم را که خواهان برتریجویی ملی یا نژادی، اعمال زور و خشونت، رهبری استبدادی و برخورد شدید با مخالفان است، پی ریزی کرد. با این حال، دانونزیو در کنار فعالیتهای اجتماعی، سیاسی و نظامی، به کارهای ادبی هم اشتغال داشت و به شهرت رسید.
مشخصه بخش اعظم زندگی او، جسارت، لجام گسیختگی، احساساتی گری و بینظمی بود. او آینهای در برابر طبیعت قرار نمیدهد و هدف او کلاً زیباییشناسی است. تمایل وی بیشتر به جلوه گر ساختن زیبایی است تا توصیف زندگی. زیبایی از دیدگاه دانونزیو عبارت است از زیبایی نفسانی. او را به عمق احساس یا اندیشه راهی نیست. دانونزیو در نمایشنامهنویسی، هیچ گونه توفیقی نیافته است زیرا نمایشنامههایش عملاً فاقد تحرک و بیش از اندازه ذهنی است. با این حال از وی داستانهای متعددی برجای مانده که او را در شمار نویسندگان بزرگ قرار داده است و برایش شهرتی فراوان به ارمغان آورده است. آثاری همچون سرزمین دست نخورده، هوس و آتش از جمله کارهای اوست که شهرتی جهانی دارند.
دانونزیو در نوشتههای خود از نظم و نثر، اندیشههای ضدمذهبی داشت. از لحاظ شیوه نگارش، دانونزیو به کلمه ارزش زندگی میدهد، کلمه شدت و حدّت زندگی را چنان بیان میکند که قدرت تخیّل تنها قادر به وصف آن نیست. شخصیت کم نظیر او از استعدادهای گوناگون برخوردار بود، اما به سبب بیپروایی در بیان و گستاخی در اظهار عقاید شخصی، غالباً مورد حمله معاصران قرار میگرفت. دانونزیو را میتوان در شمار نویسندگانی قرار داد که بیش از هر چیز در این فکر بودند که زندگی شخصی و خصوصی خود را به صورت شعر و اثری هنری درآورند و از خود قهرمانی شگفتانگیز بسازند. گابریل دانونزیو، سرانجام در بیستم سپتامبر 1938 میلادی در هفتادوپنج سالگی در نهایت شهرت جان سپرد.