هِرْمان مِلْویل، ادیب معروف امریکایی در اول اوت 1819 میلادی از پدری انگلیسی و مادری هلندی در نیویورک امریکا به دنیا آمد. ورشکستگی و مرگ پدر و عطوفت مبالغهآمیز مادر موجب شد که ملویل سراسر عمر را در کشمکشهای روحی - احساسی به سر بَرَد و این مسائل در آثارش انعکاس یابد. هرمان از نوجوانی دارای شوق حادثهجویی گردید و در نوزده سالگی به عنوان یک ملوان ساده، کار بر روی کشتی را آغاز کرد. اما زندگی دشوار در بندر، رفتار خشونتآمیز فرماندهان و سختگیری همکارانش، اولین سرخوردگیها را در او پدید آورد. وی در طی سفرهای بعد تصمیم گرفت تا ماجراهای مسیر را یادداشت کند که این امر به نگارش دو کتاب خاطرات انجامید.
وی در این کتابها، خاطرههای دل انگیزی مطرح مینماید و شوق خود را به افقهای دور دست و شکوه و جلال بکر و وحشیانه طبیعت نمودار میسازد؛ شکوهی که حتی از قلمرو افسانه نیز پا فراتر گذارده و به فضای نامتناهی رسیده است. این دو کتاب، پیروزی و موفقیت زیادی به دست آوردند و ملویل با خلق داستانهای مربوط به دیار دور دست و بیگانه، مبتکر شیوه ادبی و هنرمندانهای گشت که بعدها نویسندگان نام آوری از آن تأثیر پذیرفتند. وی در سال 1849 میلادی کتاب مارْدی را به صورت هجوی نیشدار از زندگی اقتصادی جامعه غرب و مذهبِ آمیخته با سالوس و ریا نگاشت که جنبه کنایهای کتاب درباره مردم پرمدعای نیویورک، مورد پسند خوانندگان قرار نگرفت.
ملویل چندی بعد، شاهکار خود، موبی دیک را نگاشت که تمثیل و نشانهای است از مردی عصیانزده در برابر قدرت شرّ و مصمم به خلع سلاح کردن این قدرت و غلبه بر آن. ارزش این کتاب به سبب قصه مرموز و پیچیده و دشوار به صورت معماهای هیجانزده، بسیار دیر شناخته شد و اظهارنظرهای انتقادی و ترجمههای فراوانی از آن صورت گرفت. ملویل در سال 1876 میلادی داستان بزرگ فلسفی و منظوم خود را به نام کِلْرِل منتشر کرد. کلرل شامل رؤیاهای مبهم از آشتی با عالم خلقت میباشد که هنوز هم نامفهوم و تاریک مانده است. هرمان ملویل سرانجام در 28 سپتامبر 1891 میلادی در 72 سالگی درگذشت. ملویل امروزه به عنوان یکی از بزرگان ادب امریکا شناخته میشود، در حالی که به علت ابهام و جنبههای تمثیلی و اشارهای آثارش، در زمان حیات ناشناخته باقی ماند.